در پیچ و خم شاهراه آزادی...

کمپینی رهایی از فضای تک حزبی حاکم بر دانشگاه صنعتی اصفهان

در پیچ و خم شاهراه آزادی...

کمپینی رهایی از فضای تک حزبی حاکم بر دانشگاه صنعتی اصفهان

شورای صنفی

به نام او... 

 

       دیروز (یعنی دیشب!) انتخابات شورای صنفی خوابگاه الغدیر (مجدداً) برگزار شد. متأسفانه مثل چندین مورد مشابه، باز هم به حد نصاب نرسید... میدونین یعنی چی؟ یعنی 25% بچه ها هم حاضر نشدن چند دقیقه وقت بذارن و رأی بدن.... نمیدونم! شاید میترسیدن شام خوشمزه ی سلف دیر بشه!!! 

       من خودم با این که تو شورای صنفی نیستم ولی خب به واسطه ی این که اکثر اعضاش رو میشناسم و باهاشون در ارتباطم، در جریان کارها و حواشی و چوب لای چرخ گذاشتن ها و... به طور کامل هستم. حوادثی که پس از انتخابات شورای صنفی که آذر ماه امسال برگزار شد، رخ داد واقعاً قابل توجهه... خیلی میشه در موردش حرف زد و نقادی کرد... ولی خب چون به طور رسمی اخبارش در سطح دانشگاه منتشر نشده، من هم درست نیست تو یه محیط عمومی اونا رو مطرح کنم. 

        دوستان! نگید شورای صنفی هچ کاری نمیکنه... برید ببینید چه کارایی کرده...  چه کارایی قصد داشته بکنه که جلوشو گرفتن! 

       روز قبل از انتخابات شورای صنفی یه نوشته رو دم سلف پخش کرد... لحنش ملتمسانه بود! داشت "فریاد" میزد که ما داریم نابود میشیم... اگه فردا ازمون حمایت نکنید، در شورای صنفی رو تخته میکنن... بیاید رأی بدید! ما حامی شما دانشجویان هستیم... شما هم با حضور پررنگتون از ما حمایت کنید! ولی نتیجه؟!!! اون حضور سرد... و اون فجایع بعدش! واقعاً برای خودمون متأسفم... اگر فردا کلاً شورای صنفی تعلیق بشه، هیچ کدوم ککمون هم نمیگزه!  

        از اون طرف هم که خیلی از اعضای صنفی تحت فشارن... خیلی از بچه ها هم که حتی نتونستن کاندید بشن! بهشون گفتن تو کمیته پرونده دارین... به چه دلیل؟! خدا میدونه! حرف من اینه که اگه ما خودمون هوای همدیگه رو نداشته باشیم، کارمون تمومه... این نامردا به هیچ کس و هیچ چیز رحم نمیکنن.... 

        این انتخابات هم که گذشت... دیگه نمیشه کاریش کرد! امیدوارم در آینده انقدر بی تفاوت نسبت به این مسائل نباشیم. 

نظرات 2 + ارسال نظر
دانشجو پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 18:03

سلام
"این نامردا به هیچ کس و هیچ چیز رحم نمیکنن"
واقعا این جمله رو قبول داری یا فقط برای تحریک بچه ها گفتی؟

اگر هم قبول نداشتم، با این چیزایی که در این چند هفته دیدم و شنیدم دیگه به یقین رسیدم... که اینا (که البته این "اینا" هم تعریف خاص دارن!!) به هیچ مخالفی اجازه ی نفس کشدن نمیدن... چی برسه به ساز مخالف زدن!!!

سعید سه‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 16:46

سلام. من باهات قبلا حرف زدم. فقط خواستم بگم منم هستم تو کمپین...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد